بازخوانی کتاب «امیل»- ۲
کتاب امیل، اثر ژان ژاک روسو
هنگام خواندن کتاب هرکدام از ما با توجه به تجربه مان یک برداشت و یک نگاه منحصر به فرد خودمان را داریم.
گفته های کتاب را با توجه به دانش و تجربه ی زیسته مان تحلیل میکنیم و در ادامه جلسه برداشت های متفاوت مون رو باهم به اشتراک میگذاریم. اتفاق قشنگ این جلسه این بود که به کتابها و نظریه ها ارجاع دادیم و مهم تر از همه اینکه از هم و باهم یاد میگیریم.
بسیار سپاسگزاریم از دوستانی که بعد از جلسه، اطلاعات تکمیلی در مورد نظریه ها و کتاب هایی که در جلسه مطرح شد، را در اختیارمان گذاشتند.
و نظراتی که در جلسه مطرح شد :
در ستایش “عدم گفتن” به بچه ها بر این باورم که آدم ها با هم متفاوت هستند “گفتن”هایی که باعث یکسان سازی آدم ها می شود، باعث آسیب میشود بعضی وقت ها دیدم که “گفتن” ها اضافه است.
حالا اگر کودک از ما سوال بپرسد چطوری باید رفتار کنیم که موضعی نداشته باشیم و بتوانیم منعطف باشیم؟ هر جوابی که ما بدهیم تاثیری هر چند کوچک روی نگاه کودک، انتخاب هایش و نحوه نگرشش خواهد گذاشت.
می توانیم مدل سقراطی رفتار کنیم و سقراط اکثر اوقات سوال رو با سوال جواب می داد، بچه ها بعضی وقتها از روشی که سوال رو با سوال جواب بدیم نگران می شوند. با توجه به موقعیت ، میتوان از او پرسید، تو چه فکر می کنی؟
اگر بچه ها سوالی بپرسند مستقیم جوابشون رو ندهیم ناراحت میشوند، یکی از دلایل آن می تواند جامعه، رسانه و در دسترس بودن آسان اطلاعات باشد که صبوری و جستجو کردن رو بسیار دشوار کرده است .
در امر تربیت کودک عواملی که تاثیرگذار است بسیار زیاد است: خواهر برادر ها، محله زندگی و …
به نظرتون بچه ها آزادند در انتخاب هاشون؟ (به معنی مطلق) تاثیرپذیری که از دوستان، خانواده و محیط اتفاق میفتد را نباید دست کم بگیریم.
آیا پدر و مادر هستند که بهترین روش تربیت را دارا هستند؟ از کجا معلوم که انتخاب هایی که برای بچه ها انجام میدیم واقعا انتخاب درستی است؟ پیش کی بذاریم یا نذاریم؟ از کجا معلوم پدربزرگ و مادر بزرگ بهتر نباشند؟
همیشه با خودم گفتم که نمیدونی آینده به چه شکلی است و کدام مسیر برای بچه ها بهتر است؟ اصرار کردن روی مسیر هایی شاید شایسته نباشد.
- با توجه به تجربه شخص خودم به نظرم تربیت درست وقتی شکل می گیرد که نیت والد خالص باشد و نباید تحت تاثیر محیط یا به خاطر محیط، کاری برای کودک انجام دهد. چند سالی که مادر هستم، دیدم جاهایی آسیب زیاد زدم که از مسیر صداقت و خلوص فاصله گرفتم.
هنگام صحبت در جلسه متوجه شدیم که در مورد کلمه طبیعت برداشتهای ما فرق دارد. بعضی به معنای دار و درخت و جنگل و حیوانات برداشت کرده اند و بعضی به معنای فطرت و قوانین طبیعی علت و معلولی. برای یکی طبیعت به معنا رشد است: کودک در هر سنی به صورت فطری یک رشدی دارد و نباید بیشتر از آن انتظار داشت.
و برای دیگری طبیعت یعنی دخیل نبودن در انتخاب های کودکی که مثل روح شفاف است.
یک سوال چالشی که در کتاب اول تا پنجم امیل دنبال میشود این است که مهمترین چیزی که باید تا دو سالگی به بچه یاد داد چیست؟ تا پنج سالگی چطور؟ نیازهای اساسی مراحل رشد کودک چیست؟
جواب این سوال کمک میکند به نوعی جواب سوال جلسه هفته قبل که اصول تربیتی والدین چیست مشخص شود.
- این لینک در مورد نظریه اریکسون است که چرخه زندگی رو به ۸ مرحله تقسیم و برای هر کدام دو قطب خیلی مهم و حیاتی مشخص میکند. این عکس به صورت خلاصه این نظریه را توصیف میکند.
- در مورد نظریه جفری یانگ که بر اساس «پنج نیاز اساسی» توصیف میشود و گفته میشود که برآورده نشدن این نیازها در کودکی، باعث آسیب ها یا تله های شخصیتی میشود که در بزرگسالی فرد را درگیر میکند. این نظریه توسط روانکاوها و مشاورها مورد استفاده قرار میگیرد و به نوعی کاربردی است.
عکس زیر به صورت خلاصه این نظریه رو جمع بندی کرده است.
خوبی کتاب جفری یانگ این است که در اول کتاب یک آزمون دارد که مشخص میکند شما دچار کدام تله ها هستید و بعد خیلی کاربردی و عملی نظریه رو تشریح میکند. این کتاب یکی از بهترین کتابهای حوزه خودیاری و شناخت خود است که اکثر روانکاوها و مشاورها به نوعی استفاده یا توصیه میکنند.
به یک نکته جالب دیگر هم در جلسه پرداختیم : دوگانه جامعه و طبیعت چیست؟ آیا این دو مقابل همند و شهروند بودن و آزاد بودن دو ارزش متضادند؟ شما به کدام اولویت بیشتری می دهید؟
مفهوم شهروندی که روسو توضیح داده با مفهوم شهروند امروز کمی متفاوت است. تعریف ما از شهروند بودن چیست؟ انسان آزاد و مسئولیت پذیر می تواند شهروند مثبتی هم باشد و چنین شخصی تعارضی بین آزادی خودش و مسئولیتهای شهروندی اش نمی بیند.
بازخوانی کتاب «امیل»-۳