بازخوانی کتاب «امیل»- ۱

کتاب امیل، اثر ژان ژاک روسو

اولین جلسه را به شناخت نویسنده این کتاب پرداختیم و دیدگاه های مختلف و پایه های فکری او را بررسی کردیم.در ادامه جلسه همراه شد با  سوالات متنوع  و عمیقی  که پاسخ به هرکدام دشوار بود, پاسخ به هر سوالی باعث  میشد جواب باقی سوالات تحت الشعاع قرار بگیرد. پاسخ به سوالات زیر قبل از خواندن کتاب کمک کرد تا نگاه و موضع مون در ارتباط با موضوع تربیت مشخص شود و بتوانیم، کتاب روسو را فلسفی بررسی کنیم. (اگر نظر, ایده یا راه حل پیشنهادی  برای این سوال دارید حتما در کامنت برامون بنویسید.)

خلاصه، مطالب ذکر شده را می‌توانید اینجا مشاهده کنید.

در جلسه مطرح شد:

 

۱- تربیت خوب از نظر شما چیست؟ سبک تربیتی یا فلسفه تربیتی ما چیست؟ شما مهمترین اصولی که که در تربیت رعایت می کنید به ترتیب اولویت چیست؟

از نگاه آقای روسو، با توجه به اینکه ایشون پدر مکتب ناتورالیسم (Naturalism) هستند، فلسفه تربیتی به طبیعت و فطرت بر میگردد. ایشون بر این باور است باید اجازه بدیم که  یک بذر  مسیر رشد خود را خودش پیدا کند. روسو عقیده دارد که جامعه و خانواده  مسیر رشد کودک  را منحرف می‌کنند!

 

۲- اگر یک کودک وحشی و به دور از جامعه رشد کند، چه نکات مثبت و چه نکات منفی پیدا می کند؟

شاید کمی فانتزی باشد ولی  کمک می کند به اینکه ما مجبور به انتخاب شدیم. ما در زمان های قدیم شنیدیم که کودک تا ۶سالگی به دست دایه سپرده میشد تا کودک در طبیعت و کوه و صحرا بزرگ شود و رشد فیزیکی خود را با تقابل با طبیعت کامل کند و حال در این دوره چه کار می کنیم؟ در این سال های قبل مدرسه وقت بچه ها را پر می کنیم از کلاس های زبان، سفال، نقاشی، موسیقی و … حتی اصرار داریم خواندن و نوشتن را کودک جلوتر آموزش ببیند. آیا آموزش کودک را زودتر انجام دادن کار درستی است ؟

ساختار کتاب امیل بر اساس بازه های سنی است و در هر بازه سنی ویژگی های مهم کودک و طبیعت را بررسی کرده است.

به عنوان پدر و مادر تجربه کردیم که در بر بعضی مواقع به خودمون گفتیم: کاش اون موقع به این مسئله گیر نمی دادم و به جاش…

در هر بازه کودک اصولی رو یاد میگیره که زیر ساخت بنای شخصی اوست و به یادگیری و شناخت بعدی کمک می کنه.

یکی از مشکلاتی که با مهدکودک فرزندم داشتم این بود که آنها”عطش دادن دانش” داشتند و من در آن سن برایم مهم بود که فرزندم بتونه سوال بپرسه، ولی آنها جواب های آماده را به کودک می دادند و این باعث خاموش شدن اشتیاق به سوال پرسیدن می شود.

در اصول تربیتی چی برامون مهمه؟ اگر نظام تربیتی به جای اینکه دنبال جواب باشد، شاید سوال ها خیلی مهمتر باشد و  کمک بیشتری بتواند به ما بکند، این اتفاق در طبیعت راحت تر حاصل می شود، طبیعت مثل یک معلم جواب ها را ساده و سریع به کودک نمی دهد. باید جستجو کند، کشف کند…

چیزی که به عنوان اجتماع از آن یاد می کنیم (مثل مدرسه) بعضی اوقات تاثیرات عجیب غریبی در انسان ها قرار می دهد. ارزش قالب مدرسه که اطاعت کردن بود که باعث می شد انسان بنده ی اجتماع شود و با اصل آزادی در تربیت که روسو به آن اعتقاد دارد در تناقض است.

روسو می گوید: شما بسیاری از کار هایی که می کنید با اصل آزادی در فطرت بشر وجود دارد در تناقض است.

بحث های مدرسه زدایی و Homeschooling که در اجتماع می شود، سوال 2 را از حالت فانتزی در می آورد. آیا تربیت کودکم را باید ببرم در یک نهادی که اجتماع  دستور آن را می دهد یا بستری فراهم کنم که در آن چیزی که درون بچه است رشد کند؟ کدام اولویت قرار دارد؟

همان اندازه که نهاد مدرسه کارکرد های مناسب دارد، کارکرد های اشتباه هم دارد، ما کدام را انتخاب می کنیم و به کدام سمت می رویم؟ برمیگردد به سوال اول، فلسفه تعلیم و تربیت ما چیست؟

 

۳-  نقش پدر و مادر در تربیت فرزند، مفید است یا مضر؟ چه نقش مضری دارند؟

روسو بر این باور است که کودک باید در یتیم خانه بزرگ شود، افلاطون بر این باور است که کودک را حکومت باید تربیت کند.

پدر و مادر ها باید الگو رفتاری که از بچه های خود انتظار دارند را در ابتدا خودشون رعایت کنند و اصل زندگی خودشون قرار بدهند.

متاسفانه در برخی موارد پدر و مادر ها شغلشون و وجود خودشون به اندازه ای ارزشمند می شود که وجود کودک نادیده گرفته می شود. پدر و مادر قبل از تولد باید آموزش لازم را ببینند.

باری که جامعه بر روی دوش خانواده می گذارد بسیار زیاد است. اگر یک پدر و مادر بخواهند قبل از تولد برای داشتن فرزند آماده شوند، خیلی غیر بهینه است. نمی توانند تبدیل به یک آدم دیگر شوند. جامعه یک سری هنجار هایی دارد که اگر کودک خارج از این هنجار ها باشد، تقصیر پدر و مادر است.

اگر نقش خانواده را کم رنگ کنیم، چی بذاریم جاش ؟ چه چیزی را جایگزین می کنید؟

هر نهادی رو جای خانواده بگذاریم، آن هم دنبال منافع و سود خود است؟ و باز آن هم ایرادات خود را دارد.

خیلی از کارهایی که در امر تربیت انجام می دهیم، چه به عنوان معلم و چه به عنوان پدر و مادر به صورت ناخودآگاه انجام می دهیم و متوجه اثر آن نیستیم. هر چقدر مطالعه داشته باشیم و تلاش کنیم بهترین باشیم، باز ناخودآگاه وجود دارد و اتفاق می افتد.

شاید مشاور بتواند یک راه حل برای پیدا کردن اصول تربیتی درست و شناخت ناخودآگاهمون باشد.

 

۴- برای رشد و تربیت بهتر یک بچه، چه واحدی بهینه است؟

 در طول تاریخ که نگاه می کنیم، این واحدی که به نام خانواده میبینیم تعاریف متفاوتی داشته است. یک موقعی به اجتماع پدر و مادر و خاله و عمه و مادربزرگ و پدربزرگ و … خانواده می گفتیم و الان برای تعریف خانواده داریم میریم به سمت پدر و مادر و یک فرزند:

آیا این واحد بهترین واحد تربیتی است؟ در گذشته قبیله هایی بودند که بزرگترها بودند با بچه ها، یعنی ارتباط همگانی بوده و یک بچه به یک پدر یا مادر خاص متصل نبوده است.

آینده رو هم نمی دونیم، آیا همین واحد ها می ماند یا تغییر می کند؟

مرسی که در کتابخوانی (با هم) همراهمون بودین. کلی ازتون یاد گرفتیم یک دنیا تشکر بابت همراهی و وقت شما!

بازخوانی کتاب «امیل»-۲

  • ۱
  • ۲۴۶
  • ۰۵ تیر ۰۲
  • 5
  • قالب:
  • پایه:
  • موضوع:
  • , , , , , , ,
    اگر این ایده را می پسندید لطفا آنرا به اشتراک بگذارید.

    دیدگاه‌ها

    0 0 رای ها
    امتیازدهی به مقاله
    دنبال کردن
    آگاه کردن
    guest
    1 دیدگاه
    قدیمی‌ترین
    جدیدترین بیشترین رای
    بازخورد (Feedback) های اینلاین
    مشاهده همه دیدگاه ها
    مهدیه

    خیلی جالب بود ،ممنونم ،دوست داشتم در جلسه شرکت می کردم

    آخرین ویرایش 1 سال گذشته توسط مهدیه

    ایده‌های مرتبط

    0