«یک زرافه و نیم»
«اگر یک زرافه داشتی
و آن زرافه به اندازه نیم زرافه کش میآمد
آن وقت یک زرافه و نیم داشتی»
با این شروع فانتزی، سیلور استاین ما را به سفر خیالی پسر بچه با زرافهاش دعوت میکند و در هر صفحه زرافه را در موقعیتی اضافه بر موقعیتهای قبل تخیل میکند.
«اگر یک زرافه و نیم کلاهی میگذاشت سرش
و آن تو یک موش صحرایی زندگی می کرد…
آن وقت یک زرافه و نیم داشتی
با یک موش تو کلاهش
اگر کت و شلوار تنش میکردی
و خیلی ماه میشد…
آن وقت یک زرافه و نیم داشتی
با یک موش تو کلاهش
با کت و شلوار شیک و ماهش
این اگرها تا آنجا ادامه پیدا میکند که زرافه توی سوراخ موش میافتد. از آن به بعد مسیر داستان به عقب برمیگردد و موقعیتها یکی پس از دیگری از موقعیت قبلی کم میشود.
«…
و خلاصه اگر زرافه لباسش را میانداخت
تو سبد رخت چرکها
و بعد به اندازه نیم زرافه آب میرفت…
آنوقت، راحت و بی دردسر
یک زرافه داشتی،
نه بیشتر، نه کمتر»
این کتاب که به صورت دو زبانه به چاپ رسیده است، فرصت خوبی برای درگیر کردن دانش آموزان با مفاهیم اضافه کردن و کم کردن است.
نویسنده و تصویرگر: شل سیلور استاین
مترجم: رضی هیرمند
ناشر: نشر هستان