سلام.
وقتتون به خیر و خوشی.
به نظرم اینکاربرگ یه میسکانسپتی در ذهن بچهها ایجاد میکنه. به عنوان مثال به مستطیل کارتی عدد۸ در کارتی که۱۶ میسازد و کارتی که۱۴ میسازدنگاه کنید. این دو کارت یکسان نیستند.
ممنون از این که گفتید.
من فکر میکنم که بستگی داره که کی استفاده بشه. اولش شاید رعایت نسبت برای فهم مدل طولی خوب باشه.
ولی خوبه به سمتی بریم که اندازهها متناسب نباشه، یعنی یه طورایی این مدل به محور بدون اندازه یعنی بدون عدد و تناسب وصل بشه.
یعنی مدلی باشه که بتونه به ما کمک کنه که حتی در مسئلههایی که با شمارش حل میشن، به عملیاتی که داریم استفاده میکنیم، توجه کنیم.
مثلا در یک موقعیت که ۲۵۰ تا شکلات دارم ولی ۷۴۰ تا لازم دارم، این مدل کمک میکنه که بتونم بفهمم برای پیدا کردن پاسخ دارم منها میکنم گرچه احتمالا تو ذهنم دارم از ۲۵۰ میام بالا تا ۷۴۰ ولی اگه خواستم با ماشین حساب، درستی پاسخ رو بررسی کنم، میشه که ۷۴۰ رو منهای ۲۵۰ کنم.
یعنی با این که قبل یافتن پاسخ، نمیدونم که کدوم کوچکتر یا بزرگتره و چه نسبتی دارن، میتونم از مدل استفاده کنم.
و اینها یه وقتی میتونن منفی هم باشن.
سلام.
وقتتون به خیر و خوشی.
به نظرم اینکاربرگ یه میسکانسپتی در ذهن بچهها ایجاد میکنه. به عنوان مثال به مستطیل کارتی عدد۸ در کارتی که۱۶ میسازد و کارتی که۱۴ میسازدنگاه کنید. این دو کارت یکسان نیستند.
ممنون از این که گفتید.
من فکر میکنم که بستگی داره که کی استفاده بشه. اولش شاید رعایت نسبت برای فهم مدل طولی خوب باشه.
ولی خوبه به سمتی بریم که اندازهها متناسب نباشه، یعنی یه طورایی این مدل به محور بدون اندازه یعنی بدون عدد و تناسب وصل بشه.
یعنی مدلی باشه که بتونه به ما کمک کنه که حتی در مسئلههایی که با شمارش حل میشن، به عملیاتی که داریم استفاده میکنیم، توجه کنیم.
مثلا در یک موقعیت که ۲۵۰ تا شکلات دارم ولی ۷۴۰ تا لازم دارم، این مدل کمک میکنه که بتونم بفهمم برای پیدا کردن پاسخ دارم منها میکنم گرچه احتمالا تو ذهنم دارم از ۲۵۰ میام بالا تا ۷۴۰ ولی اگه خواستم با ماشین حساب، درستی پاسخ رو بررسی کنم، میشه که ۷۴۰ رو منهای ۲۵۰ کنم.
یعنی با این که قبل یافتن پاسخ، نمیدونم که کدوم کوچکتر یا بزرگتره و چه نسبتی دارن، میتونم از مدل استفاده کنم.
و اینها یه وقتی میتونن منفی هم باشن.